معرفی کتاب Principles and Themes in Yoga Therapy اثر James Foulkes

کتاب «اصول و مضامین در یوگا تراپی» نوشته‌ ی جیمز فولکس، سفری شخصی و عمیق به دنیای یوگا درمانی است. نویسنده در آغاز کتاب با فروتنی، از تمام معلمان و راهنمایانی که در این مسیر همراهش بوده‌ اند سپاسگزاری می‌ کند و می‌ نویسد:

"هر آنچه در این کتاب آمده، مجموعه‌ ای است از آموخته‌ ها، تجربیات شخصی، و نتایجی که در فضای کاری‌ ام با آن‌ ها رو به‌ رو شده‌ ام و اکنون آن‌ ها را با شما به اشتراک می‌ گذارم."

یوگا تراپی؛ شناخت بدن، فراتر از حرکت

جیمز فولکس تأکید می‌ کند که این کتاب صرفاً برای آموزش صحیح حرکات یوگا نوشته نشده است. هرچند شناخت فواید تمرینات و اجرای درست آن‌ ها از دستاوردهای مهم یوگا تراپی به‌شمار می‌ رود، اما تمرکز اصلی این اثر، شناخت بدن، افزایش آگاهی بدنی و انجام حرکات متناسب با ویژگی‌ های فردی بدن هر شخص است.

برخلاف بسیاری از دوره‌ های مربیگری یوگا که حرکات را به شکل واحد و عمومی آموزش می‌ دهند، یوگا تراپی به ما می‌ آموزد چگونه با توجه به نیاز های خاص خودمان تمرین کنیم.

رویکرد کل‌نگر در یوگا تراپی

نویسنده در ادامه به تفاوت دیدگاه یوگا تراپی و پزشکی رایج می‌ پردازد. در پزشکی مدرن (Allopathic Medicine)، تمرکز روی شناسایی و حذف عامل بیماری‌ زاست؛ اما یوگا تراپی نگاهی کل‌ نگر دارد و بیماری را نتیجه‌ ی دور شدن از تمامیت وجودی (wholeness) می‌ داند.

در این مسیر، فرد با انرژی بی‌ کران درون خود آشنا می‌ شود، با آن ارتباط برقرار می‌ کند و به مرور، تعادل و سلامتی را درونی و پایدار تجربه خواهد کرد.

یوگا تراپی، پلی میان سنت و علم

امروزه یوگا تراپی هم‌ زمان با پیشرفت‌ های پزشکی مدرن در حال توسعه است. بسیاری از پزشکان غربی، بیماران خود را به انجام تمرینات یوگا و مراقبه توصیه می‌ کنند. جیمز فولکس یوگا تراپی را یک انقلاب در مسیر درمان می‌ داند و امیدوار است این کتاب، چراغ راهی برای کسانی باشد که می‌ خواهند سلامت، آرامش و "تمامیت وجودی" را تجربه کنند.

بخش اول

در بخش اول این جلسه کتاب مختصری ما را با رویکردهای یوگاتراپی آشنا میکند. همچنین بیان میکند که سرچشمه یوگاتراپی از کجاست و افراد تاثیر گذار در یوگا تراپی چه کسانی هستند؟ اینکه یوگا تراپی از چه زمانی و چگونه شکل گرفته است و در جهان گسترش یافته از مطالب ابتدایی کتاب می باشد. در این جلسه با کریشناماچاریا پدر یوگاتراپی آشنا میشویم. شناخت وینی یوگا و آقای گری کرفتسو که یکی از چهره های کلیدی این سبک از یوگا است یک دیگر از موضوعاتی است که در این بخش مطرح میشود. در بخش دوم با استاندارد های آموزشی IAYT برای یوگاتراپیست ها آشنا میشویم. اینکه یوگاتراپیست ها چه وظایفی را بر عهده دارند و حوزه کاری آنها شامل چه موضوعاتی میشود ،از مباحث مطرح شده در این بخش می باشد.

در این جلسه کتاب مختصری ما را با فرایند فیزیولوژی تنفس آشنا میکند همچنین بیان میکند که تنفس در فرهنگ های مختلف قدیمی ماهیت چند بعدی دارد و یکی از مکانیسم های اصلی و طبیعی بدن برای تخلیه تنش می باشد. با هر بار نفس کشیدن سم زدایی در بدن رخ میدهد که این امر به کاهش تنش و استرس از بدن و ذهن کمک میکند. کتاب بیان میکند تنفس یکی از رکن های اصلی در تمرین یوگا و فضای یوگاتراپی می باشد. آگاهی از تنفس به صورت دراز مدت میتواند بر روی حالات روحی و احساسی و ذهنی ما تاثیر بگذارد.

در این جلسه به طور کامل با فرایند تنفس آشنا میشویم. آشنایی با فرایند تنفس شامل: شناخت مراحل مختلف تنفس مانند دم، بازدم، مکث دم و مکث بازدم میباشد. در هر مرحله لازم است که با آگاهی و توجه کردن به تنفس ، تمرکز خود را بالا ببریم و ذهنمان را از این طریق در حین تمرین ها آرام کنیم. علاوه بر این یکسری عوامل بر روی تنفس تاثیر میگذارند از جمله این عوامل بیرونی یا درونی می باشند.

در این بخش کتاب ما را با فضا و ظرفیت تنفس آشنا میکند و بیان میکند که آگاهی از تنفس هنگام انجام حرکات به چه میزان میتوان ارزشمند باشد و این آگاهی میتواند برای بهبود سلامتی فرد مفید واقع شود. توسعه این مهارت نیاز به تمرین روزانه دارد. مشاهده فرایند تنفس و احساسی که در هر مرحله داریم ما را با درونمان بیشتر آشنا میکند و به مرور به ما این امکان را میدهد که در درون خود مستقر شویم و نسبت به خود حقیقی آگاهی یابیم.

 در این جلسه مفهوم فضا و ظرفیت تنفسی را با هم تمرین میکنیم. در وضعیت شاواسانا قرار میگیریم و با قرار دادن دست ها بر روی قفسه سینه، شکم و حفره لگن از ورود و خروج هوا به فضاهای مختلف بدن آگاه میشویم. همچنین در وضعیت نشسته با پشتی صاف و کشیده از ظرفیت تنفس خود آگاه میشویم. لطفا قبل از گوش دادن به این جلسه در یک مکانی امن و آرام قرار بگیرید ،لباسی راحت بر تن کنید و برای انجام تمرین تنفسی این جلسه آماده شوید.

در این جلسه با مراحل تنفس اشنا میشویم و نفس کشیدن های آگاهانه را تمرین میکنیم. در تمام لحظات آگاهانه جریان دم و بازدم را نگاه میکنیم. همچنین با روش تنفسی ویلوما نیز اشنا میشویم. در این روش هر دم و هر بازدم را به چند بخش تقسیم میکنیم ف چند لحظه ایی در نقطه ایی بالای دم و نقطه ایی پایین بازدم مکث میکنیم. برای انجام این تمرین جایی امن و آرام را برای خود انتخاب کنید و لباسی راحت بر تن کنید.

یکی از موضوعات بسیار مهم و کلیدی در فرایند یوگاتراپی ، تمرکز یا سنترینگ می باشد. این مهارت به مرور در افراد تقویت میشود. هر بار که توجه فرد را بر روی یک موضوع معطوف میکنیم و به او اجازه میدهیم که بتواند بر روی همان موضوع مدت زمان بیشتری توجه خود را امتداد دهد مهارت و قدرت تمرکز فرد را گسترش داده ایم. در این قسمت سه مرکز اصلی انرژی که به آن دان تین میگویند معرفی میشود. مرکز انرژی سر، مرکز قلب و مرکز پایین شکم. در رویکرد یوگاتراپی آگاهی و توجه کردن به هر یک از این مراکز انرژی میتواند هم در بعد جسمی هو در بعد ذهنی و عاطفی بر روی فرد تاثیر بگذارد.

در ادامه مبحث سنترینگ و آشنا شدن با سه نوع دان تین، با مرکز اصلی انرژی که در خط میانی بدن و روی ستون فقرات قرار دارد آشنا میشویم. محور مرکزی یا خط میانی بدن یکی از اصلی ترین مسیر های انرژی در بدن است. این کانال انرژی در دوران جنینی و اولین روزهای زندگی به ارتعاش درمی آید. آشنایی با ساختار ستون فقرات از مباحث این جلسه می باشد. واندا اسکارولی یکی از افراد بسیار تاثیر گذار در یوگا می باشد. واندا بیان میکند که انرژی در قسمت پایین کمر به دو سمت مخالف کشیده میشود بخشی به سمت بالا و بخشی به سمت پایین و لگن. در این جلسه با دو مفهوم centering and ex-centering( مرکز و خارج از مرکز) نیز آشنا میشویم و هر دو این مفاهیم را با هم تمرین میکنیم.

قبل از اینکه تمرین سنترینگ این جلسه را با هم تجربه کنیم لازم است این نکته از کتاب را به شما عزیزان یادآوری کنم ،زمانی یوگاتراپی در روند درمان قدرتمند ظاهر میشود که این اصل را به رسمیت بشناسیم ، اصل ارتباط بین لایه های مختلف وجودی انسان( جسمی، ذهنی، عاطفی، روحی و معنوی)با یکدیگر. در تمام مفاهیمی که در این کتاب آموزش داده میشود توجه به این اصل میتواند مسیر را برای ما روشن کند. در مفهوم سنترینگ نیز میتوان متوجه شد که تمرکز کردن بر روی جسم به تمرکز عاطفی، ذهنی و روحی گره خورده است. برای درک این موضوع بهتر است که تمرین امروز را با هم تجربه کنیم. در یک محیطی امن و آرام برای انجام تمرین امروز آماده شوید.

در این جلسه درس ایجاد شرایط را می آموزیم.  ایجاد شرایط به این معناست که فرد را از نیت و هدف مورد نظرش آگاه کنیم و از نظر ذهنی شخص را برای وارد شدن به فضای یوگاتراپی آماده کنیم. باید به افرادی که در فضای یوگاتراپی با ما همراه میشوند یادآوری کنیم که تمام یوگا ، انجام آساناها و قرار دادن بدن در یک وضعیت مشخص نیست. بلکه یوگاتراپی ما را با درونمان آشنا میکند و این یک فرایند عمیق تر می باشد. برای رسیدن به این درک باید صبور باشیم و به مرور افراد مراجعه کننده را متوجه این اصل کنیم که یوگاتراپی فضایی را برای شناخت خود و ارتباط با درون برایمان فراهم میکند.آگاهی درونی با تمرین و گذشت زمان امکان پذیر است. در فضای یوگاتراپی به مرور افراد یاد میگیرند که با خود در صلح باشند و خود را به طور کامل بپذیرند. پذیرش باعث میشود که افراد از فضای درست و غلط بودن دور شوند، به خود اعتماد کنند تا به مرور ،بدن نیاز آنها را بیان کند و پاسخ دهد.چیزی که اهمیت دارد این است که توجه فرد بیمار را به جنبه هایی از وجودش که در سلامتی به سر میبرند معطوف کنیم و به فرد یادآوری کنم که در بسیاری از جنبه ها از نعمت سلامتی برخوردار است.

در این جلسه آماده سازی ذهن قبل از قرار گرفتن در هر وضعیتی را می آموزیم( ایجاد شرایط) آماده سازی ذهن قبل از ورود به آساناها باعث میشود که احساس آزادی و سبکی عمیقی را در حین تمرین و بعد از تمرین تجربه کنیم. برای انجام تمرین های این جلسه یک جایی امن و آرام را در نظر بگیرید ، لباسی راحت بر تن کنید و با من همراه شوید.

مفهوم راحتی را در این جلسه با هم بررسی میکنیم. نکته ایی که در ابتدای این جلسه مطرح میشود این است که یوگا در غرب هدف محور است و همین امر منجر شده است که افراد از مسیر اصلی یوگا منحرف شوند. مرز باریکی بین نظم، سخت کوشی و تعهد با میل به جاه طلبی و جلب نظر دیگران وجود دارد. این فضا را باید در یوگای غرب کنترل کرد تا انرژی بیشتری را برای تمرین های اصیل یوگا داشته باشیم. فواید آگاهی از این انحراف باعث میشود که بتوانیم از جنبه های درمانی یوگا بهره ببریم. موضوع اصلی این بخش راحتی است به این معنا که در حین انجام تمرین های یوگا باید آرام و بدون حس طمع و بدون سرعت حرکت کنیم. به خودمان زمان بدهیم و انتظار نتایج زودهنگام را در زمان کم نداشته باشیم. باید راحت و آرام باشیم تا نتایج خود به خود به بهترین شکل ممکن ظاهر شوند. این بی تلاشی و راحتی را میتوان در انجام آساناها منعکس و تمرین کرد.

در این جلسه مفهوم راحتی و سهولت در انجام آساناها را با هم تمرین میکنیم. با یک حرکت بسیار ساده که ممکن است بخشی از بدن شما را به سختی بی اندازد  ،متوجه میشویم که راحتی در هنگام انجام آسانا میتواند چه قدر موثر باشد و بر رو نگرش ما و ذهنیت های ما تاثیر بگذارد. به گون هایی که یاد بگریم در روزمره زندگی خود را به سختی نیندازیم و در راحتی اعمالمان را انجام دهیم. با نشستن در حالت چهارزانو و کمک گرفتن از نوک انگشتان دست و قرار دادن انگشتان برروی زمین میتوانیم وانهادگی و راحتی را در کمربند شانه ایی حس کنیم و از این طریق به راحتی بر روی ستون فقرات کار کنیم. برای این جلسه در یک موقعیتی مناسب روی مت یوگا قرار بگیرید.

در این جلسه با مفهوم کشش و تنش و تفاوت بین این دو مفهوم آشنا میشویم. بدن انسان یک سیستم زنده و ارتجاعی فوق العاده است. ایجاد تمایز بین حس کشش و تنش هنگام انجام آساناها برای جلوگیری از آسیب بسیار حائز اهمیت است.همچنین در این جلسه با بافت فاشیا و انواع آن نیز آشنا خواهیم شد. با انجام تمرین های آسانا در یوگا این فرصت برای ما فراهم میشود که بتوانیم خاصیت ارتجاعی و کشیدگی را در بدنمان در طول دوران های مختلف زندگی حفظ کنیم و همین امر منجر به آزادسازی تنش های ذخیره شده در بدن میشود. یکی از مفاهیم بسیار مهمی که در فضای یوگاتراپی در این جلسه مطرح میشود تمایز بین درد و تنش میباشد. باید در یک کلاس یوگاتراپی به افراد تفاوت بین درد و تنش را بازگو کنیم و افراد را از این احساس ها آگاه کنیم. درک افراد مراجعه کننده ار محدوده ارتجاعی میتواند تا حدی بسیار زیادی از آسیب رسیدن به آنها جلوگیری کند.

در این جلسه مفهوم تنش و کشش را با هم تمرین میکنیم. با قرار گرفتن در وضعیت های مختلف و ایجاد کشش در بخش های مختلف بدن میتوانیم به خاصیت ارتجاعی بدن و بافت فاشیا که سرتاسر بدن را پوشش داده آگاه شویم. همچنین این سری تمرین ها کمک میکند تا بتوانیم محدوده ی ارتجاعی بدن را در بخش های مختلف بشناسیم. از شما عزیزان میخواهم که برای انجام این سری تمرین ها یک جایی امن و خلوت را انتخاب کنید تا بتوانید به خوبی بر روی بدن خود تمرکز کنید و از وضعیت آن آگاهی یابید.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم ” اتصال” آشنا میکند. قبل از هر چیز باید به یاد بیاوریم که یوگا به معنی یگانگی و به هم پیوستن است. در فرایند یوگاتراپی باید بتوانیم به عنوان یک یوگاتراپیست افراد را با مفهوم اتصال و یک پارچگی آشنا کنیم. درک این مفهوم از بدن و هنگام انجام آساناها شروع میشود. در ادامه کتاب از اتصالات درونی بدن که توسط بافت فاشیا رخ میدهد نیز صحبت میکند.کتاب بدن را به شکل یک جسم یکپارچه مطرح میکند و بیان میکند که کلیه فرایند ها باید با دیدگاه کل نگر صورت گیرند تا موثر واقع شوند. هممچنین متوجه میشویم که بیماری و هرگونه آسیبی به منزله جدایی قسمت هایی از بدنمان از بخش های دیگر است طوری که بدن یک پارچگی خود را از دست داده است و هدف از یوگاتراپی برگرداندن این یکپارچگی می باشد.

در این جلسه کتاب بیان میکند که درمانگر باید اجازه دهد تا فرد مراجعه کننده خود فضای اتصال را تجربه کند و به مرور با قرار دادن بدن در وضعیت ها مختلف درک کند که تمام قسمت های بدن بهم متصل هستند. به مرور افراد متوجه میشوند که بدن یک جسم واحد است که تمام قسمت های آن از بخش های دیگر تاثیر میپذیرند. این مفهوم را تنها خود فرد میتواند درک و تجربه کند و ما به عنوان یک تراپیست تنها باید افراد را راهنمایی کنیم و در کنارشان حضور داشته باشیم. به بیان دیگر با این کار افراد را با هوش خود سازمان یافته ایی که در وجودشان هست آشنا می کنیم. در ادامه سری تمرین هایی را انجام میدهیم که میتواند به ما کمک کند تا مفهوم اتصال و فضای کل نگر را بهتر درک کنیم.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم احساس سرزندگی آشنا میکند. جالب است بدانیم که اکثر افراد نمیتوانند بخشی از وجود خود را که باعث شده زنده بمانند حس کنند. گاهی اوقات افراد قسمت هایی از بدنشان را نمیتوانند حس کنند. بنابراین یگ یوگاتراپیست ابتدا باید سعی کند افراد را نسبت به بدنشان آگاه کند به گونه ایی که بتوانند تمام قسمت های بدن خود را حس کنند و آگاهانه حرکت دهند همچنین به مرور افراد را با لایه های عمیق ترشان آشنا کند طوری که بتوانند جنبه هایی از وجودشان را درک کنند که به آنها زندگی میبخشد. در واقع بخش هایی از بدن که از آنها آگاهی نداریم بخش های مرده و بخش هایی از بدن که از آنها آگاهی داریم بخش های زنده هستند.

در این جلسه کتاب با انجام یک سری تمرین ها ما را با مفهوم سرزندگی بیشتر آشنا میکند. با قرار گرفتن در هر وضعیت توجهمان به بخش های مختلفی از بدن معطوف میشود به گونه ایی که بتوانیم به مرور بدنمان را احساس کنیم و صدای آن را بشنویم. حس کردن بدن در وضعیت های مختلف در قسمت های مختلف باعث میشود به مرور به هوشیاری برسیم و آگاهانه تمرین کنیم. برای انجام تمرین ها مت یوگا را در یک محیط امن و آرام قرار دهید و با لباسی راحت تمرین ها را انجام دهید.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم زمین و گرانش آشنا میکند. در یوگا به این مفهوم grounding می گویند. قبل از هر چیز یک فرد یوگاتراپیست باید مراجعه کننده را با بدنش آشنا کند ،سپس توجه فرد را به محیط بیرون و ارتباطش با زمین جلب کند. گاهی اوقات میتوانیم از زمین و محل اتصال بدن با زمین استفاده کنیم  تافرد را نسبت به بدنش آگاه سازیم. خانم واندا اسکارولی ،در اغلب حرکات که بخشی از بدن با زمین در تماس است، از بدن به عنوان ریشه های درختی یاد میکند که در اعماق زمین فرورفته اند. این نوع نگاه باعث میشود که تعادل و ثبات در وضعیت ها در بدنمان حفظ شود.  همچنین کتاب بیان میکند که تمام قمست های بدنمان تحت تاثیر نیروی جاذبه زمین قرار گرفته اند و باعث میشود که تمام بافت های بدنمان به صورت منسجم و سازمان یافته کنار هم قرار بگیرند.

در این جلسه با یک سری تمرین ها مفهوم زمین و گرانش را بیشتر درک میکنیم و این مفاهیم را در عمل و نه تنها در تئوری تجربه میکنیم. در هر وضعیت باید زمین و نیروی جاذبه زمین را که به بدنمان اعمال میشود حس کنیم و به آن توجه کنیم. لحظاتی در بعضی از وضعیت ها باید بر خلاف نیروی جاذبه زمین بدن را حرکت دهیم در این لحظات به این نیرویی که به بدنمان وارد میشود توجه کنیم. برای این جلسه لباس راحت بر تن کنید و مت یوگای خود را در جایی مناسب قرار دهید.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم سبکی آشنا میکند. پرورش حس سبکی یک اصل اساسی در رویکرد یوگاتراپی می باشد که در سطوح مختلف مانند جسم، ذهن و روح متجلی میشود. سبکی در بدن به این معناست که فرد هنگام انجام تمرین ها هر لحظه به احساس سبکی و سنگینی که در بدن خود تجربه میکند آگاه باشد. هر بار که احساس سنگینی در بدنمان تجربه میکنیم با تغییر موقعیت بدن میتوانیم این حس را تغییر دهیم و سبکی را تجربه کنیم. سبکی در ذهن جنبه دیگری از این احساس می باشد. کتاب برای ایجاد حس سبکی در ذهن ما را با روش ذهن آگاهی آشنا میکند و بیان میکند که مشاهده کردن ذهن و آگاه شدن از محتوای افکار خود میتواند در افراد حس سبکی ایجاد کند.

در ادامه مبحث احساس سبکی در جسم و ذهن ، کتاب ما را با سبک دلی ( ایجاد حس سبکی در قلب) آشنا میکند. سبک دلی را مترادف با حس شادی می نامد و بیان میکند که این احساس حاصل مجموعه ایی از فرایند های فیزیولوژی است که در بدن رخ میدهند و نهایتا باعث ایجاد حس شادی و سرزندگی و سلامتی در افراد میشود. برای دستیابی به حس سبکی در قلب باید بپذیریم که در هر شرایطی که هستیم، در جای درست خود قرار گرفته ایم. در ادامه کتاب با یک سری تمرین ها کمک میکند تا بتوانیم احساس سبکی را در بدن، ذهن و قلب خود تجربه کنیم. یادمان باشد که تمام این تجربه ها نیازمند تمرین مستمر و منظم می باشد.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم ریتم و زمان بندی آشنا میکند. یکی از عناصر کلیدی در رویکرد یوگاتراپی آشنایی با ریتم و زمان بندی است. شاید بهتر باشد که ابتدا افراد را با ریتم و زمان بندی هایی که در طبیعت هستند آشنا کنیم. و به آنها ریتم شبانه روزی ، ریتم سالانه فصلی را یادآوری کنیم سپس همین ریتم را در بدن یادآوری کنیم. ریتم های داخلی که میتوان از آنها نام برد مانند ریتم قلب، ریتم تنفس، ریتم حرکت مایع نخاعی از استخوان خاجی تا جمجمه و همچنین حرکت ارگان های داخلی. تمام این ریتم ها در ایجاد یک نظم خودسازماندهی شده نقش دارند. در ادامه کتاب ما را با یکی از ملموس ترین ریتم ها در بدنمان آشنا میکند، حرکت موجی شکل در ستون فقرات که میتوان آن را در آساناهای مختلفی تجربه کرد.

در ادامه مبحث ریتم کتاب به مفهوم زمان بندی میپردازد. زمان بندی جنبه های مختلفی را در تمرین های یوگاتراپی در بر میگیرد. به طور مثال اینکه افراد چه مدت زمانی باید در یک وضعیت قرار بگیرند و یا اینکه هر حرکت را با چه سرعت و در چه زمان انجام دهیم میتواند ما را با مفهوم زمان آشنا کند. مفهوم ریتم اینگونه در رویکرد یوگاتراپی مطرح میشود که بدن همانند یک ارکستر می باشد و یوگا به عنوان یک موسیقی درونی برای بدن کار میکند. کتاب با یکسری تمرین ها قصد دارد که ما را با مفهوم ریتم در بدن آشنا کند و کمکمان کند که بتوانیم با بدنمان عمیق تر ارتباط برقرار کنیم و با ریتم های آن آشنا شویم و آنها را حس کنیم.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم فضا آشنا میکند و بیان میکند که ایجاد فضا در بدن بسیار شبیه به حس سبکی می باشد. زمانی که در بدن بتوانیم فضا را احساس کنیم و به آن توجه کنیم همین امر باعث میشود که فشار و تنش هایی که هنگام انجام حرکات بر روی بدن وارد میشود را تعدیل کنیم حتی گاهی آنها را کاهش دهیم. توسعه وسعت و فضا در بدن امری زمان بر است. کتاب در این بخش ما را با انواع فضا ها آشنا میکند مانند فضای مفصلی و فضای داخل حفره شکم. همچنین در این جلسه اشاره ایی کوتاه درباره توجه به فضای بیرون از بدن شده است.

در ادامه مبحث فضا کتاب در این جلسه ما را با مفهوم فضای خارج از بدن آشنا میکند. یکی از راه های دیگری که میتوانیم مهارت توجه و تمرکز کردن بر روی فضا را تمرین کنیم، توجه کردن به فضای بیرون از خود فیزیکی مان است. همچنان که ما شروع به احساس فضای اطراف بدن خود میکنیم درکمان از فضا تغییر میکند. کتاب بیان میکند همواره این مفهوم در آیین بودیسم ذن بوده است ، جایی که تمرین کننده دعوت میشود به جای توجه به اشیاء به فضا توجه کند که به این عمل تمرکز باز می گویند. تجربه فضا در ذهن یکی از مواردی است که کتاب آن را به زیبایی مطرح میکند.آرام کردن نوسانات ذهن که یکی از اهداف اصلی یوگا می باشد تنها با توجه کردن به فضای ذهنی بدست می آید. موضوع بسیار مهمی که وجود دارد این است که با توجه کردن به وسعت ذهن تمرین هایمان عمیق تر میشوند، سطح سلامتی مان تغییر میکند، زیرا توجه و انرژی ما دیگر بر روی بدن و مبارزه با بیماری نیست. در این جلسه با انجام یک سری وضعیت ها ، توجه کردن به فضاهای درونی و بیرونی را با هم تمرین میکنیم.

در این جلسه کتاب ما را مفهوم سیال بودن همچون آب آشنا میکند. هر باری که سیال بودن را در بدن تجربه میکنیم آرام میشویم و متوجه ریتم های درونی مان میشویم. این سیال بودن را میتوان هنگام رقصیدن و یا انجام چی کونگ یا تای چی به راحتی حس کرد.کتاب بیان میکند که اغلب افراد در این زمانه از بی تحرکی یا کم تحرکی رنج میبرند همین امر به مرور منجر میشود که افراد سیالیت خود را ازدست بدهند و بیمار شوند. سیال بودن کمک میکند تا مواد مغذی به تمام سلول های بدن برسد همچنین به دفع مواد زائد نیز کمک بسیاری میکند. و در آخر کتاب به ما یادآوری میکند که بالا بردن دامنه حرکتی در مفاصل به افزایش سیالیت در بدن کمک خواهد کرد.

تمرین سیال بودن را در این جلسه با هم تجربه خواهیم کرد. در طول کلاس یاد میگیریم که چگونه احساس کنیم همچون آب ،روان و سیال هستیم. همچنین به مرور با انجام وضعیت ها هر بار متوجه میشویم که این احساس در بدن به ذهن و فضایی عمیق تر نفوذ پیدا میکند. حال تصور کنید که این مفهوم را بارها و بارها در تمرینات خود تجربه کنید. به مرور روان بودن و سیال بودن همچون آب در زندگی شما متجلی میشود و تمام جنبه های زندگی و وجودتان را در برخواهد گرفت. برای ایجاد حس سیالیت باید به نفسهایمان که لطیف و آرام هستند توجه کنیم.

در این جلسه کتاب موضوع جالبی را مطرح میکند و از اهمیت قرار گرفتن در حرکاتی مانند اسکوات و چمباتمه میگوید. این حرکات از این منظر اهمیت دارند زیرا موقعیت های کاملا طبیعی هستند که انسانها و سایر پستانداران همواره آنها را انجام می دادند وکاملا مناسب با ساختار های اسکلتی عضلانی بدن انسان می باشد. هنوز هم در خیابان های هند و کشور های آسیای شرقی مانند ژاپن دیده مشود که بسیاری از مردم در این وضعیت ها در خیابان نشسته اند. در یوگاتراپی سعی میکنیم که این موقعیت ها را دوباره به یاد بیاوریم و با افراد مراجعه کننده تمرین کنیم زیرا این وضعیت ها ساختار اسکلتی و عضلانی افراد را بهبود می بخشد.

در این جلسه سری تمرین هایی را کتاب در نظر گرفته است که کمکمان میکند در وضعیت اسکوات و چمباتمه قرار بگیریم. با انجام این سری تمرین ها و قرار گرفتن در این دو آسانا میتوانیم با بدن خود بیشتر آشنا شویم و نقاط قوت و ضعف سیستم عضلانی و اسکلتی خود را بیشتر بشناسیم. برای انجام تمرین ها با ما ، لطفا آماده شوید، لباسی راحت بر تن کنید و مت یوگای خود را در جایی مناسب،آرام و تمیز قرار دهید.

فرایند یوگا به ما این امکان را میدهد تا برای مدتی از فعالیت های عادی زندگی دور باشیم و با جنبه های مختلف خود ارتباط برقرار کنیم. چیزی که فرایند یوگا را از سایر ورزش ها متمایز میکند درک جدید از مفهوم زمان است. هنگامی که یوگا را تمرین میکنیم با زمان خطی کاری نداریم زیرا اجازه میدهیم ریتم های طبیعی بدنمان در زمان مناسب خودشان رخ دهند. کتاب در این جلسه ما را با اهمیت درک زمان و کاهش سرعتمان هنگام انجام تمرین ها آشنا میکند. در فرایند یوگاتراپی می آموزیم که وقایع را در لحظه حال مشاهده کنیم و اجازه بدهیم در هر لحظه هر آنچیزی که در حال رخ دادن هستند رخ بدهند. یکی از راهکارهایی که کتاب به ما معرفی میکند تا بتوانیم در لحظه حال حاضر شویم ، ذهن آگاهی است. روش های “کاهش استرس با تکنیک ذهن آگاهی “جز روش های” آقای جان کابات زین “می باشد که در فرایند یوگاتراپی  بسیار اهمیت پیدا کرده است و مورد استفاده قرار میگیرد. مورد بعدی که کتاب در این جلسه آن را مطرح میکند تمرکز و توجه است. در فرایند یوگاتراپی همواره توجه و تمرکز فرد را از یک نقطه به نقطه ایی دیگر می آوریم و شخص را دعوت میکنیم که بتواند تمرکز خود را گسترش دهد.

در ادامه مبحث زمان، توجه و تمرکز در فراید یوگاتراپی، کتاب برای ما یک سری تمرین هایی را در نظر گرفته است که میتوانند درک ما را از زمان تغییر دهند همچنین کمک میکنند تا بتوانیم توجه و تمرکز خود را به مواردی بیاوریم که در هر وضعیت از ما خواسته شده است. بنابراین از شما میخواهم برای این جلسه مت یوگای خود را در جایی خلوت قرار دهید تا بتوانید به راحتی توجه و تمرکز خود را بر روی تمرین خود حفظ کنید.

در ادامه مبحث زمان، توجه و تمرکز در فراید یوگاتراپی، کتاب برای ما یک سری تمرین هایی را در نظر گرفته است که میتوانند درک ما را از زمان تغییر دهند همچنین کمک میکنند تا بتوانیم توجه و تمرکز خود را به مواردی بیاوریم که در هر وضعیت از ما خواسته شده است. بنابراین از شما میخواهم برای این جلسه مت یوگای خود را در جایی خلوت قرار دهید تا بتوانید به راحتی توجه و تمرکز خود را بر روی تمرین خود حفظ کنید.

در این جلسه کتاب ما را با مفهوم مشتری مداری در یوگاتراپی آشنا میکند و نکاتی کاربردی را در این باره به ما یادآوری میکند. یکی از این نکات باور های غلطی است که افراد مراجعه کننده نسبت به یک یوگاتراپیست دارند. آنها تصور میکنند یک یوگاتراپیست مسئول ایجاد سلامتی در آنهاست حال آنکه آنها نمیدانند که تنها خودشان میتوانند به ایجاد سلامتی خودشان کمک کنند و یوگاتراپیست تنها به عنوان یک راهنما کمک کننده است. همچنین چندین سوال رایج وجود دارد که معمولا افراد مراجعه کننده از یوگاتراپیست ها میپرسند که در این جلسه کتاب آنها را نیز مطرح میکند. دانستن این اطلاعات کمک میکند تا بتوانیم حیطه و مرز کاری خود را مشخص کنیم و توقعات اضافی افراد مراجعه کننده را به آنها گوش زد کنیم. و در نهایت میزان دانش و مهارت های یک یوگاتراپیست اهمیت دارد که همواره افراد باید برای رشد و افزایش آگاهی خود در تلاش باشند.

در این جلسه کتاب ما را با سبک های ارتباطی مختلف و نحوه یادگیری افراد مراجعه کننده آشنا میکند. هر مشتری که با او کار میکنیم ویژگی ها و شرایط منحصر به فرد خاص خود را دارد، همچنین افراد دارای اولویت ها و مهارت های فردی هستند که همه این تفاوت ها باعث میشوند که روش یادگیری آنها از هم متمایز شود. یکی از هدف های اصلی در یوگاتراپی برقراری ارتباط صحیح و سالم است تا فرد بتواند ارتباط خود را با یوگا برقرار کند تا از این طریق سلامتی خود را بدست آورد. در ادامه کتاب ما را با انواع راه های ارتباطی نیز آشنا میکند و بیان میکند که هر کدام میتوانند چه تاثیر در برقراری ارتباط با مشتری داشته باشند. و در آخر یک موضوع جالب را کتاب مطرح میکند تحت عنوان” مدل مشتری ،آینه افراد”. پیشنهاد میکنم برای درک این مفهوم حتما این جلسه را تا انتها گوش دهید.

مبحثی که در این جلسه کتاب درباره آن توضیح میدهد، تعادل عاطفی و سیستم عصبی می باشد. در این راستا یکی از اصول اولیه در یوگاتراپی این است که افراد یاد بگیرند با بدن خود ارتباط برقرار کنند و این فرصت برایشان فراهم شود تا بدن خود را احساس کنند. در این بخش ما با انواع سیستم عصبی خودمختار آشنا میشویم و نحوه کارکرد آنها و تاثیر گذاری آنها را بر روی بدن بررسی میکنیم. در این جلسه یاد میگیریم که تمام سیستم های بدن در هم تنیده هستند همچنین کتاب ما را با علم نسبتا جدید تحت عنوان ” سایکوایمنولوژی” یا ایمنولوژی روانی-عصبی آشنا میکند که بیانگر این ارتباط تنگاتنگ بین سیستم های بدن می باشد.

در این جلسه قرار هست که به حرکات ذهن( افکار) و نحوه احساس کردنمان توجه کنیم. بنابراین این جلسه به هر گونه احساسی که در بدن و قلب خود داریم توجه خواهیم کرد و جنبه های وجودی خود را کمی عمیق تر خواهیم شناخت. برای بالا رفتن کیفیت تمرین این جلسه لطفا مت یوگای خود را در جایی امن و آرام و خلوت قرار دهید، لباس راحت بر تن کنید و برای سفری شگفت انگیز به درون خود آماده شوید.

اینکه با چه زبانی با مشتری ارتباط برقرار میکنیم میتواند بر روی روند و فرایند یوگاتراپی تاثیر بگذارد. تاثیر زبان در هر کاری بر ما پوشیده نیست و کتاب در این جلسه درباره زبان در یوگاتراپی صحبت میکند و اهمیت آن را به ما یادآوری میکند. آشنایی با انواع زبان از نظر ساختاری، لحن گفتار،انرژی که در کلام جاری میشود و همچنین زمانی که ما کلامی را جاری میکنیم از جمله مباحثی است که در این جلسه به آن می پردازیم. یکی دیگر از موارد بسیار مهمی که نه تنها در فراید یوگاتراپی اهمیت دارد بلکه در تمام فعالیت های که در طول روز انجام میدهیم حائز اهمیت است ،گوش دادن است. یک یوگاتراپیست باید مهارت و هنر گوش دادن به مشتری را در خود تقویت کند و بتواند به خوبی به صحبت های فرد مراجعه کننده گوش دهد.

در این جلسه کتاب مسئله ایی مهم را مطرح میکند و یادآوری میکند، درست است که یوگاتراپی رویکرد درمانی دارد اما یک یوگاتراپیست نباید تک بعدی به ماجرا نگاه کند و همواره باید سعی کند در طول روند درمان از روش های متعددی که میتواند برای مشتری کارآمد باشد نیز استفاده کند. بنابراین به نظر می آید که یوگاتراپی یک روش درمانی کل نگر است و نیاز هست که تمام نیاز های فرد مراجعه کننده در نظر گرفته شود. در این جلسه کتاب ما را راهنمایی میکند تا بتوانیم روش یا روش های مناسب را جهت درمان انتخاب کنیم و همواره به ما یادآوری میکند که مسئولیت همه جنبه های فرد مراجعه کننده را به خود او بسپارید و تاکید میکند که نقش یوگاتراپیست تنها یک نقش حمایتی و جهت راهنمایی افراد در این مسیر می باشد.

خودمراقبتی موضع این جلسه از کتاب می باشد. کارکردن در فضای درمانی یک مسئولیت ماهرانه است. چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که یک یوگاتراپیست قبل از اینکه وارد فضای درمانی شود و از افراد بخواهد که سلامتی خود را در جنبه های وجودی خود گسترش دهند ، ابتدا باید خود در این مسیر قرار بگیرد و از خود مراقبت کند. آن زمان میتواند از افراد مراجعه کننده انتظار داشته باشد که از خود مراقبت کنند.کتاب در این جلسه انواع  اقداماتی که میتوان انجام داد تا از خود مراقبت کنیم را به ما آموزش میدهد و در آخر بیان میکند که اگر مشتری نسبت به سلامتی خود مسئول باشد و در فضای خود مراقبتی از خود قرار بگیرد ، اهداف یوگاتراپیست به عنوان یک درمانگر راحت تر تحقق می یابد.

جالب است بدانیم که در حال حاضر هیچگونه لیست ثابتی از یک کلاس یوگاتراپی در دسترس نیست زیرا این فضا از یک فرد به فرد دیگر تغییر میکند، حتی گاهی یک فرد در یک کلاس در زمان های مختلف میتواند حالت و احساس های متفاوتی را تجربه کند که لازم است در هر لحظه فرد درمانگر منعطف باشد. بنابراین یوگاتراپی فراتر از آسانا می باشد و در لحظه با حالات روحی ،عاطفی و جسمی فرد در ارتباط است. همچنین بسته به نیاز افراد دستاوردهای یک کلاس یوگاتراپی میتواند متفاوت باشد. در این جلسه کتاب انواع روش های کلاسیک یوگا را نام می برد و ما را با آنها آشنا میکند. در آخر باید گفت که یوگاتراپی درک ما را از فضای انرژی بالا می برد و به ما فرصت میدهد تا بتوانیم به یک واقعیت دیگر به جز واقعیت دنیای سه بعدی که در آن زندگی میکنیم نیز توجه کنیم.

در ادامه مبحث “یوگا فراتر از آسانا” و مطرح کردن آشنایی با فضای انرژی در یوگاتراپی، کتاب ما را با مفهوم بانداها در یوگا آشنا میکند و انواع آنها را نیز بیان میکند. برای درک این مفاهیم و درک به جریان افتادن انرژی در بدنمان یک سری تمرین هایی را کتاب برای ما در نظر گرفته است. این تمرین ها میتوانند به ما کمک کنند تا بتوانیم توجه خود را به انرژی موجود در بدنمان معطوف کنیم. بنابراین برای این جلسه مت خود را در جایی امن و آرام قرار دهید و با ما برای انجام تمرین ها آماده شوید.